در انتظار فرشته های دیگر

زایمان

خب نمی خواستم دیروزانه هام رو بنویسم وقتی خوندمشون دیدم همه یه مشت غرغره از روزهای سختی که حالا گذشته و امروز قشنگ تر از هر روز دیگه ست. اما حیفم اومد تجربه زایمانم رو ننویسم. تو هفنه سی و هشت بودم که دیگه خسته از ضعف های جسمانی و بدتر ازون خسته از دلشوره های شاید احمقانه رفتم دکتر که نوبت سزارین بگیرم. طبق معمول دکتر رو وقتی می خوای نیست! بله دکتر گواهی رفته بود مسافرت و من طاقت صبر برای یک هفته ی دیگه هم نداشتم. رفتم پیش دکتر رمضان نژاد و گفتم تازه از بیرجند اومدم. نگفتم قبلا رفتم پیش دکتر گواهی. اول که گفت بیمارستان حکیم جرجانی نمی تونم سزارین کنم(تامین اجتماعی). مگر اینکه حق عملم رو پرداخت کنین. گفتم اشکال نداره پرداخت می کنم...
6 دی 1393
1